جمعه های زاهدان؛ تجلی شور و شعور انقلابی
یادداشت شماره ۹۱ 1401/11/7

سیاوش سلطانی/ شهر زاهدان از آغاز خیزش انقلابی با جوشش بی وقفه و تقدیم کردن صد ها شهید به مام میهن نه تنها مرکز حرکت انقلابی در بلوچستان بلکه به قلب تپنده ی جنبش آزادی خواهانه ی ملت ایران مبدل شده است. این شور انقلابی بر خلاف خیلی از انقلاب ها با مطرح کردن شعارهایی در محکومیت هر دو استبداد دینی و سلطنتی، شعور انقلابی را نیز در عالی ترین وجه خود منعکس کرده است.
شهر زاهدان همواره نه تنها به عنوان مرکز سیاسی بلکه به عنوان مرکز فرهنگی بلوچستان دارای اهمیت بوده است. این شهر همیشه مرکز ثقل فعالیت های برابری خواهانه و ضد استبدادی بلوچ ها در این دیار بوده است. از بعد دیگر زاهدان بدلیل مرکزیت در استان بلوچستان که دارای بیشترین تعداد اهل سنت در ایران است و همچنین وجود تعدادی زیادی از مدارس دینی اهل سنت در این شهر به نوعی مرکزیت فرهنگی و اجتماعی اهل سنت را نیز به خود اختصاص داده است. اما مطلب مهمی که در چند ماه اخیر رویداده محوریت پیدا کردن زاهدان به عنوان مرکزیت اعتراضات در ایران است. استان بلوچستان بدلیل تبعیضات بسیاری که به اهالی آن به خاطر سنی بودن وارد آمده همواره جز فقیر ترین استان های کشور بوده است و از نظر سیاسی نیز به همین علت در تحرکات داخلی نقش حاشیه ای داشته است. دقیقا به همین سبب بلوچ ها همواره از معترض ترین شهروندان ایرانی نسبت به حکومت بوده اند اما خیزش انقلابی اخیر نه تنها زاهدان را از حاشیه به بطن تحولات آورده بلکه حتی مرکزیت اکت اعتراضی را هم به آن اعطا کرده است. مردم زاهدان علی رغم قتل عام جمعه خونین که بیش از صدها شهید به ایران عزیز تقدیم کرد، جسورانه و بدون ترس از اقدامات وحشیانه حکومت در خیابان ها حضور می یابند. حضور پرتعداد و متدوام مردم زاهدان مرز های شجاعت را دگرگون کرده است. اقدام شجاعانه این مردم دلیر جلوی خاموش شدن شعله های انقلاب را گرفته است و نقشی بنیادین در تداوم خروش انقلابی داشته است. مردم زاهدان به پیشاهنگان انقلاب اخیر بدل شده اند و هر جمعه چشم میلیون ها ایرانی به تجدید حماسه حضور آن ها در خیابان هاست.بنابراین زاهدان نه تنها به چشم و چراغ ایران بلکه به دل ایران زمین بدل شده است.

در این بین مطلب مهم دیگری هم در تجمعات پرشور مردم زاهدان نمود پیدا کرده است که آنهم بروز شعور انقلابی در عالی ترین وجه آن است. در چند ماه اخیر بعضی طرفداران استبداد کهن سلطنتی که بعضا از طرف برخی عوامل حکومتی نیز حمایت می شوند علی رغم اظهارنظر صریح مردم در اکثر تجمعات اعتراضی مبنی بر رد حکومت دینی و سلطنتی با شعار”مرگ بر ستمگر_نه شاه می خوایم نه رهبر”، سعی در انحراف مطالبات مردم و مطرح کردن گزینه بازگشت استبداد کهن داشته اند. در تازه ترین حرکت این گروه استبدادی، آن ها در کمال ناباوری در قرن بیست یکم خواستار استقرار نوعی حکومت پادشاهی با وکالت دادن به شاهزاده شان شده اند. با این حال مردم زاهدان از ابتدا این اقدامات را مردود دانسته و در پی تحرکات اخیر نیز صریحا با سر دادن شعار” نه سلطنت نه رهبری دموکراسی برابری” هر نوع استبدادی را نفی کرده اند. این کنش مردم زاهدان که در هفته های بعد نیز تکرار شده عملا دست جریانات طرفدار استبداد کهن و جریانات خبری وابسته به آن ها در انعکاس ندادن شعارهای ضد سلطنتی مردم را بسته و مجبور کرده است که آن را منتشر سازند. این حرکت در زمانی که این جریانات در حال مصادره انقلاب مردم بودند مانند آبی بود که بر روی آتش ربخته شده باشد. مردم زاهدان و ایران با درس گرفتن از اعمال خمینی در انقلاب ۵۷ متوجه شده اند که باید به موقع صدای پای فاشیسم را شنید و آن را متوقف ساخت. آن ها در همین راستا در مقابل این اقدامات واکنش فوری نشان داده و سعی کرده اند که آن ها را در نطفه خفه کنند. این عملکرد عقلانی مردم زاهدان شعور انقلابی را در ممکن ترین وجه بازتاب داده است. این عمل به موقع مردم زاهدان معادلات را برای مدافعین استبداد به هم زده و از انحراف جنبش جلوگیری کرده است. این شعور انقلابی نوید بخش این بوده که نهایتا انقلاب ایران نتیجه ای مانند اکثر انقلاب ها که به استبداد کشیده شدند را نداشته باشد و امید به نیل به دموکراسی را در فردای ایران بیشتر ساخته است.

اجمالا باید گفت که جمعه های زاهدان با حضور حماسه ساز و متداوم مردم بلوچ نه تنها نمایانگر تمام عیار شور انقلابی است بلکه شعور انقلابی که در شعارهای دموکراتیک آن نیز متجلی شده را در عالی ترین وجه خود بازتاب داده است. این مطلب زاهدان را نه تنها از جایگاه حاشیه ای در معادلات سیاسی ایران بیرون آورده بلکه آن را به کانون خیرش انقلابی مردم ایران و تاثیر گذارترین عامل در تداوم و جهت گیری این جنبش تبدیل نموده است.