چرا ترک آذری هستیم نه ترک؟

چرا آذری هستیم نه ترک؟

سیاوش سلطانی/هر چند مردم آذربایجان همواره در طول تاریخ آذری نامیده شده اند اما مناقشه ی ترک نامیدن و یا آذری نامیدن مردم آذربایجان عمری صد ساله دارد و ریشه ی آن به حرکت ترکان جوان در اواخر دوران عثمانی باز می گردد. گروه های پانطورکسیتی داخلی در دنباله روی از ترکان جوان و جریانات متاخرتر پانطورکیستی و در راستای اهداف گسترش طلبانه این ایدئولوژی ،همواره سعی کرده اند که از آذری نامیدن مردم آذربایجان طفره رفته و آنان را ترک بنامند. درست است که اکثرا در میان عموم مردم از واژه آذری استفاده می شود اما به دلیل تحرکات سنگین پانطورکسیم به خصوص در چند سال اخیر، این مناقشه به میان مردم عادی نیز آمده و حتی در دستگاه های رسمی رسانه ای مانند صدا و سیما نیز انعکاس پیدا کرده است که نمونه آن را در اظهارات مهرعلیزاده در حین مناظرات انتخابات ریاست جمهوری دیدیم.اما چرا ما هویت خود را تحت عنوان آذری تعریف می کنیم نه ترک؟ترک نامیدن مردم آذربایجان دارای اشکالات متعددی می باشد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت:

1-هماهنگ نبودن با عرف تاریخی نام گذاری سرزمین ها:

باید گفت که همواره در طول تاریخ یا هویت مردمان ساکن یک سرزمین از نام آن سرزمین اخذ شده است و یا بالعکس این اسم ساکنان یک سرزمین بوده که به سرزمین محل اقامت شان نام خاصی را اعطا کرده است.به طور مثال گرجستان نامش را از مردم گرجی نژاد ساکنش گرفته است یا گیلان نامش را از اهالی گیلک مقیمش کسب نموده است.بر عکس این نیز صادق است به طور مثال مردم کهکیلویه ای هویتشان را از جغرافیای محل زندگی شان اخذ کرده اند.طبق این قاعده چون نام جغرافیایی منطقه از دیرباز آذربایجان بوده است، مردم آذربایجان نیز هویت خود را از سرزمینشان گرفته و باید آذری نامیده شوند.اما نکته اسف بار این است که پانطورکان به دلیل همان ماهیت وابسته شان به محافل پانطورکی باکو و ترکیه،زیر میز بازی زده و بدون منطق ادعا دارند که مردم
آذربایجان باید ترک نامیده شوند در صورتی که بنابر عرف تاریخی ای که در بالا ذکر کردیم زمانی این امکان وجود داشت که مردم آذربایجان را ترک نامید که موطن آنها سرزمینی به نام ترکستان بود نه آذربایجان.لذا  ترک نامیدن مردم آذربایجان طبق این قاعده خطای محض است.

2-مصطلح بودن واژه ی آذری در اسناد رسمی و در نزد اصحاب علم وسیاست:

 درست بر خلاف آنچه پانطورکان ادعا می کنند مبنی بر اینکه واژه ی آذری هیچ پایگاهی در بین نخبگان و عموم مردم ندارد اغلب اصحاب علم و سیاست در ایران و جهان از واژه ی آذری استفاده می کنند.در ایران و در مجامع رسمی و اداری استفاده از واژه ی آذری رواج تام دارد و این نوع خطاب کردن نوعی ارج نهادن به یک شخص آذربایجانی محسوب می شود.همچنین تمامی کشورهای منطقه و حتی جهان نیز در مکاتبات اداری،دانشگاهی و دیپلماتیک خود از واژه ی آذری برای اشاره به مردم آذربایجان بهره می برند و واژه ی ترک فقط در مورد مردم کشور ترکیه کاربرد دارد.حتی سردمداران کشورهایی که پانطورکان آن را کعبه آمال خود تصور می کنند واژه ی
آذری را مورد استفاده قرار می دهند.به طور مثال حیدر علی اف رئیس جمهور شهیر جمهوری باکو که حمایتش از جریانات پانطورکی به هیچ وجه پنهان نبود در سخنرانی ای با توسل به بیاناتی روشن گفته بود که”برای ما عامل تاریخی وجود دارد،آذربایجان گرایی،ملت ما به عنوان آذربایجانی (نه ترک)تاریخی کهن دارد،زبان ما،زبان آذربایجانی است.می دانید که در دوره ی ریاست جمهوری ابولفضل ایلچی بیگ یک اشتباه بزرگ انجام داده بودند و نوشته بودند که زبان ما زبان ترکی است.خودمان نام داریم،”آذربایجان”.خودمان زبان داریم “زبان آذربایجانی” و خیلی هم زبان زیبایی داریم،خیلی هم زبان غنی ای داریم و خیلی هم زبان دلنشینی داریم.”(1)همانطور که خواندید حیدر علی اف به روشنی به پانطورکان و حامیان آن ها از جمله ابولفضل ایلچی بیگ طعنه زده و ترک نامیدن مردم آذربایجان و زبانشان را اشتباه دانسته و تصریح می کند که هویت آن ها  آذربایجانیو زبانشان نیز آذری است.

حتی این موضوع در قانون اساسی جمهوری باکو(آذربایجان)نیز منعکس شده است و بند یک، اصل بیست و یکم قانون اساسی آن دیار، زبان رسمی و دولتی باکو را زبان آذربایجانی ذکر کرده است نه ترکی .پر واضح است که واضعان قانون اساسی باکو خواسته اند تا با این کار بر هویت جداگانه مردم آذربایجان و زبان آذری از دیگر نژاد ها و زبان های آلتائیک صحه بگذارند.(2)

همچنین رجب طیب اردوغان ریاست جمهوری ترکیه طی چندین مصاحبه از واژه آذری برای نامیدن مردم آذربایجان استفاده کرده است که معروفترین آن ها چند سال پیش بود که در مصاحبه ای ضمن انتقاد از سیاست های منطقه ای ایران، از ملی گرایی فارسی در ایران انتقاد کرده و گفته بود که در ایران آذری ها  نیز وجود دارند.(3)این اقدام او در حالی است که ترکیه موطن گروه های پانطورکیستی است و تمام عقاید پانطورکان داخلی ریشه در افکار متفکران پانطورک ترکیه ای از یک قرن پیش تا کنون دارد.این نکته که رئیس جمهوری کشوری که مرکز ثقل اندیشه های پانطورکیستی است نیز به خزئبلات آن ها ارجی نمی نهد و مردم آذربایجان را با هویت اصلی شان یعنی آذری خطاب می کند بسیار قابل توجه است.

البته این موضوعی تازه نبود، اصحاب علم همواره در این کشورها به صحیح بودن هویت آذری و نه ترک اشاره کرده بودند.به عنوان مثال مرحوم اقرار علیف تاریخدان نامی جمهوری باکو در جریان نشست های مربوط به تدوین قانون اساسی آن دیار صراحتا گفته بود که بنا به دلایل هویتی و تاریخی و با در نظر گرفتن ریشه های ملی نباید مردمان ساکن در باکو ترک نامیده شده و زبانشان ترکی معرفی شود.(4)

لازم بذکر است حتی جعفر پیشه وری سرکرده فرقه تجزیه طلب دموکرات آذربایجان و قهرمان پانطورک های داخلی که او را بعضا”آتا پیشه وری”نیز صدا می زنند،همواره در سخنرانی های رسمی خود واژه آذربایجانی را به کار می برد و مطبوعات رسمی در دروان حکومت او در تبریز نیز از کلمه ی آذربایجان دیلی برای اشاره به زبان مردم آذربایجان بهره می بردند.(5)

3-منطبق نبودن با قواعد تعریف پدیده ها از لحاظ دانش منطق:

تعریف کردن هویت برای یک قوم دارای قواعد خاصی است که یکی از آن ها انطباق با قواعد منطقی است.البته این محدود به تعریف هویت نیست بلکه به ارائه تعریف از انواع اشیا و پدیده ها تسری پیدا می کند.بر اساس دانش منطق،تعریف اشیا و پدیده ها باید جامع و مانع باشد.جامع بودن بدین معناست که باید همه ذاتیات معرف را در بر داشته باشد و یک تصویر تفصیلی و روشن از معرف ارائه دهد.به طور مثال وقتی در تعریف انسان می گوییم که حیوان ناطق است،این تعریف آنچه انسان بنحو اجمال بر آن دلالت دارد را به تفصیل بیان و همه ذاتیات انسان و مفاهیم جوهر ،جسم نامی،حساس و متحرک با اراده را، شامل می شود.در مورد مانع بودن باید گفت که ویژگی هایی باید اساس تعریف قرار گیرد که باعث جداسازی کامل آن در ذهن از امور دیگر شود.(6)مثلا در تعریف خودروی سواری سدان اگر این مدنظر قرار گیرد که شی ای است که چهار چرخ دارد این تعریف درست نیست زیرا این ویژگی فصل نمی باشد و  منحصر به خودروی سواری سدان نیست و خودرو های دیگر اعم از هاچ بک،وانت،آفرود و.. هم دارای چهار چرخ هستند.در مورد ترک نامیدن مردم آذربایجان نیز چنینی قواعدی صادق است.اگر مردم آذربایجان را ترک بنامیم به تمام ذاتیات آن مردمان توجه نکردیم،به اینکه درست است که زبان آن ها شاخه ای از زبان های آلتائیک(ترک-مغول)است اما آن ها دارای نژاد آریایی یا هند و اروپایی هستند و از نظر فرهنگی نیز دارای شاخصه های فرهنگی ایرانی بوده و با سایر اقوام دارای نژاد های آلتائیک، آن چنان قرابت فرهنگی ای ندارند.به علاوه اگر مردم آذربایجان را ترک بنامیم تعریف مانعی ارائه نداده ایم زیرا ترک مفهومی است که به مجموعه ای وسیع از متکلمین به زبان های متعلق به نژادهای آلتائیک(ازبک،ترکمن،قرقیز،قزاق،ایغور،تاتار و…) گفته می شود در حالی که در حال حاضر هیچ کدام از متکلمین آن زبان ها قادر به درک زبان دیگری نیست و اگر مردم آذربایجان ترک نامیده شوند آن گاه نمی توانیم در ذهن خود آن ها را از دیگر نژاهای آلتائیک جداسازی کنیم.اساسا همانطور که در مقاله قبلی در شماره قبلی این نشریه با عنوان مهرعلیزاده و شش کلاس سواد نداشته تاریخی اش اشاره شد،ترک نامیدن کل نژادهای آلتائیک استراتژی ای سیاسی بود که در راستای جلوگیری از فروپاشی امپراتوری عثمانی به وسیله ی گسترش سرزمینی در شرق توسط نخبگان آن زمان عثمانی یعنی سران حزب اتحاد و ترقی دنبال می شد و به هیچ عنوان پشتوانه ی تاریخی نداشت.

4-آذری نامیده شدن مردم آذربایجان در طول تاریخ:

جدای از تمام استدلالات نظری و فلسفی،مردم آذربایجان همواره در طول تاریخ آذری نامیده شده اند.به طور مثال یعقوبی مورخ سده سوم هجری در کتاب مشهور خود البلدان،مردم شهرهای آذربایجان را عجم های آذری خوانده است.(7)اصطخری در سده چهارم در کتاب مسالک الممالک می گوید که مردمان جابروان،تبریز و اشنویه آذری هستند.(8)یاقوت حموی در قرن ششم هجری در کتاب معجم البلدان مدعی می شود که مردم آذربایجان دارای زبانی هستند که غیر از خودشان کسی آن را در نمی یابد و به آن آذری می گویند.(9)حتی اولیا چلبی از جهانگردان معروف دروه عثمانی که معاصر با صفویه بود ادعا کرده است که اکثر بانوان مراغه ای به زبان پهلوی تکلم می کرده اند(10)(در طول تاریخ و در نزد دیگر مورخین از آن زبان به عنوان پهلوی آذری یاد شده است.)

بنابراین ترک نامیدن مردم آذربایجان به دلایلی چون هماهنگ نبودن با عرف تاریخی نام گذاری سرزمین ها ، منطبق نبودن با قواعد تعریف پدیده ها از لحاظ دانش منطق، مصطلح بودن کاربرد واژه آذری در اسناد رسمی و در نزد اصحاب علم وسیاست و آذری نامیده شدن آذربایجان در طول تاریخ،کاملا اشتباه است.لذا تنها واژه ای که تمامی قواعد ذکر شده درباره آن رعایت شده باشد و بتواند تعریفی مانع و جامع از هویت مردمان آذربایجان ارائه دهد ،آذری یا ترک آذری است. اقدام به ترک نامیدن مردم آذربایجان جز داشتن اهداف سیاسی تجزیه طلبانه برای ایران معنی دیگری نمی تواند داشته باشد و بهره بردن از واژه هایی نظیر ترک یا اغوز اهداف شومی در پس پرده خود دارد که تجزیه ایران کوچکترین آن هاست.به همین دلیل واجب است که مردم غیور آذربایجان ضمن افزایش آگاهی تاریخی، در مورد این توطئه های شوم هشیار باشند،تا زمینه برای بهره برداری سیاسی عناصر خائن و وطن فروش مهیا نشود.

1-حیدر علیف ما ترک نیستیم آذری هستیم در

https://www.instagram.com/p/Bzkvgk8FprO/?utm_medium=copy_link تاریخ آخرین دسترسی:23/04/1400

2-گلی،حسن،قانون اساسی آذربایجان تبلور لائیسم و سکولاریسم در

http://fa.arannews.com/News/8660 تاریخ آخرین دسترسی:23/04/1400

3-اردوغان رئیس جمهور ترکیه رسما ایران را تهدید به تجزیه کرد در

https://www.aparat.com/v/sEWvw  تاریخ آخرین دسترسی:23/04/1400

4-اقرار علی اف و اقرار حقیقت در

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/08/01/1553534 تاریخ آخرین دسترسی:23/04/1400

 5-تاکنون هیچ یک از کسانی که مدعی هستند واژه آذری/آذربایجانی برساخته سیاست معاصر است،نگفته اند که پس چرا پیشه وری هم به جای کلمه ترکی از آذربایجانی استفاده می کرد در

https://t.me/ir_azariha/12933 تاریخ آخرین دسترسی:23/04/1400

6-محمدرضا مظفر،منطق،ترجمه علی شیروانی،چاپ بیست و سوم،قم،موسسه انتشارات دارالعلم،1392،ص160-155

7-احمد بن اسحاق،یعقوبی،البلدان،ترجمه محمد ابراهیم آیتی،چاپ اول،تهران،بنگاه نشر و ترجمه کتاب،1316،ص47-46،

8-ابواسحق ابراهیم اصطخری،مسالک و ممالک،ترجمه ایرج افشار، چاپ اول،تهران،بنگاه ترجمه و نشر کتاب،1340،ص156

9-شهاب الدین یاقوت حموی،معجم البلدان،چاپ دوم،بیروت،دار صار بیروت،1995،ص128

10-اولیا چلبی،سیاحتنامه،ایکینجی جلد،ایلک طبعی،استانبول،اقدام مط

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *